0093

ایران یا پرشیا؟

ایران یا پرشیا؟

نوشته‌ی یاسر حقجو ایران کجاست؟ این پرسشی است که پاسخ آن بسیار فراتر از مرزهای سیاسی امروزین یک کشور است. ایران، در حقیقت، نام یک فلات جغرافیایی است که از دوران باستان وجود داشته و دربرگیرنده‌ی سرزمین‌هایی همچون افغانستان، تاجیکستان، بخش‌هایی از پاکستان، ترکمنستان، ازبکستان، قفقاز و ایران امروزی بوده…

- اندازه متن +

نوشته‌ی یاسر حقجو

ایران کجاست؟ این پرسشی است که پاسخ آن بسیار فراتر از مرزهای سیاسی امروزین یک کشور است. ایران، در حقیقت، نام یک فلات جغرافیایی است که از دوران باستان وجود داشته و دربرگیرنده‌ی سرزمین‌هایی همچون افغانستان، تاجیکستان، بخش‌هایی از پاکستان، ترکمنستان، ازبکستان، قفقاز و ایران امروزی بوده است. این فلات، یکی از مهم‌ترین گهواره‌های تمدنی جهان است که از هزاران سال پیش، شاهد برآمدن و فروپاشی سلسله‌های بزرگی همچون مادها، هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان، سامانیان، غزنویان و تیموریان بوده است.

دلیل نام‌گذاری این فلات به “ایران”، به حضور اقوام آریایی در این سرزمین بازمی‌گردد. آریایی‌ها که از شمال به این مناطق مهاجرت کردند، تمدن‌هایی را در سراسر این فلات بنا نهادند که بعدها تأثیر عمیقی بر فرهنگ، زبان و تاریخ منطقه گذاشتند. اما برخلاف تصور رایج، این سرزمین‌ها همواره یکپارچه نبوده‌اند و تحت فرمانروایی حکومت‌های مختلفی قرار داشته‌اند که هریک، بخش‌هایی از این فلات را در اختیار داشته‌اند.

آنچه امروز به‌عنوان ایران امروزی می‌شناسیم، در حقیقت، سرزمین فارس است که نام خود را از این فلات گرفته است. درست همان‌گونه که ایالات متحده آمریکا نام خود را از قاره‌ی آمریکا گرفته است. اما همان‌طور که نمی‌توان قاره‌ی آمریکا را صرفاً متعلق به یک کشور دانست، نمی‌توان فلات ایران را نیز محدود به ایران امروزی کرد.

در طول تاریخ، سرزمین فارس همواره به نام حکومت‌هایش شناخته می‌شد. در متون باستانی، یونانیان این سرزمین را پرشیا (Persia) می‌نامیدند، زیرا قلمرو هخامنشیان، که با یونانیان در تماس بودند، از استان فارس (پارس) اداره می‌شد. این نام، تا قرن بیستم میلادی نیز در جهان رایج بود، به‌طوری که تا پیش از سال ۱۳۱۴ شمسی (۱۹۳۵ میلادی)، در زبان‌های اروپایی، ایران را به نام “پرشیا” می‌شناختند.

این مسئله به‌خوبی نشان می‌دهد که چرا خلیج جنوبی این کشور، خلیج فارس نام دارد و نه خلیج ایران. چراکه در متون تاریخی، پرشیا به فارس محدود بود، نه به تمام فلات ایران. اما در سال ۱۳۱۴، رضاشاه تصمیم گرفت که نام کشورش را از پرشیا به ایران تغییر دهد، اقدامی که پیامدهای زیادی در برداشت. این تغییر نام باعث شد که تاریخ این فلات گسترده، به شکلی یکجانبه، در انحصار ایران امروزی قرار گیرد و ملت‌هایی که در بخش‌های دیگر این فلات زندگی می‌کردند، از این روایت حذف شوند.

این اقدام در واقع، مصادره‌ی تاریخ به نفع یک کشور خاص بود. متأسفانه، در یک قرن اخیر، ایران امروزی تلاش کرده تا نام‌های تاریخی مناطق مختلف فلات ایران را تغییر داده و بسیاری از شهرهای خود را با نام شهرهای تاریخی فلات ایران نام‌گذاری کند. به‌عنوان مثال:

  • سبزوار در ایران، در گذشته بیهق نام داشت، اما پس از آنکه مشخص شد جنگ رستم و سهراب در سبزوار افغانستان (امروزه شیندند) رخ داده است، نام سبزوار را برای این شهر انتخاب کردند.
  • زابل ایران پیش‌تر با نام دُزاپ شناخته می‌شد، اما بعد از آنکه مشخص شد زابل اصلی همان زابلستان تاریخی در افغانستان است، این تغییر نام اتفاق افتاد.
  • کوه‌های البرز که امروزه در شمال ایران قرار دارند، در حقیقت تا قرن بیستم با این نام شناخته نمی‌شدند. البرز واقعی همان کوهی است که در شاهنامه از آن یاد شده و در افغانستان قرار دارد.
  • سیستان در ایران، در متون قدیمی بیشتر با نام “نیمروز” شناخته می‌شد، اما پس از اینکه روشن شد که زادگاه رستم و خاندان زال در سیستان تاریخی افغانستان بوده، این نام را تغییر دادند.

این روند، تنها محدود به نام شهرها و کوه‌ها نبوده، بلکه شامل تغییر مسیر روایات تاریخی نیز شده است. یکی از روشن‌ترین نمونه‌های این مسئله، شاهنامه‌ی فردوسی است. اگر نگاهی دقیق به شاهنامه بیندازیم، متوجه می‌شویم که تقریباً تمامی اتفاقات مهم این اثر، در محدوده‌ی افغانستان و بخش‌های شرقی فلات ایران رخ می‌دهند.

  • سمنگان، جایی که داستان عشق رستم و تهمینه شکل می‌گیرد، در افغانستان امروزی قرار دارد.
  • زابل، زادگاه رستم و محل زندگی خاندان زال، در افغانستان واقع شده است.
  • طالقان، که در شاهنامه بارها از آن نام برده شده، در شمال افغانستان قرار دارد.
  • سبزوار (شیندند)، محل نبرد رستم و سهراب، در افغانستان امروزی است.

این مسئله نشان می‌دهد که وقتی فردوسی از “ایران” سخن می‌گوید، منظورش نه کشور ایران امروزی، بلکه فلات ایران به‌عنوان یک کل است. متأسفانه، با تغییر نام کشور فارس به ایران، این مفهوم تحریف شد و امروز بسیاری تصور می‌کنند که تاریخ شاهنامه، تنها متعلق به ایران امروزی است.

اما حقیقت این است که تاریخ، مرز ندارد. تمدن‌ها، حکومت‌ها و فرهنگ‌ها در یک منطقه‌ی جغرافیایی خاص شکل گرفته‌اند و متعلق به یک ملت یا کشور خاص نیستند. ایران فرهنگی، فراتر از ایران سیاسی است. این فلات بزرگ، دربرگیرنده‌ی مردمانی است که اشتراکات فرهنگی، زبانی و تاریخی عمیقی دارند. هرکسی که در این فلات زندگی می‌کند، بخشی از این تمدن است.

هیچ کشوری نباید تاریخ را به نفع خود مصادره کند. همان‌طور که امروزه کسی نمی‌گوید که تمام تاریخ قاره‌ی آمریکا متعلق به ایالات متحده است، نمی‌توان گفت که تاریخ فلات ایران تنها متعلق به ایران امروزی است. فلات ایران، خانه‌ی تمدن‌های بسیاری بوده است، و این تمدن‌ها به تمامی ملت‌هایی که در این سرزمین زندگی کرده‌اند، تعلق دارند.

پس بهتر است که به جای تلاش برای مصادره‌ی تاریخ، به حقیقت آن احترام بگذاریم. این سرزمین، در طول هزاران سال، خانه‌ی فرهنگ‌های گوناگون بوده است. ایران یک فلات است، نه یک کشور. و هر کسی که در این فلات زندگی می‌کند، به این تاریخ و تمدن تعلق دارد. بیایید تاریخ را همان‌گونه که هست ببینیم، نه آن‌گونه که به نفع ما باشد.


Warning: Undefined variable $blog_single_author_style in /home/u188652668/domains/2sefr93.com/public_html/wp-content/themes/liona/template-parts/single/single-three.php on line 168
درباره نویسنده

reza

ارسال دیدگاه
0 دیدگاه

نظر شما در مورد این مطلب چیه؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نه + 17 =